سلامی دوباره ، ما چند روزیه که برگشتیم خونه ولی چون اینترنت نداشتم نمیتونستم آپ کنم ممنون که به فکر ما بودین . همین الان اینترنت و تلفن وصل شد و من اومدم که بنویسم . سفر و ایران همه عالی بودن فرصت کنم میا م مینویسم.
ملودی هم رفت کلاس چهار و از خوشحالی تو پوستش نمیگنجه.
ملینا هم همچنان اذیت میکنه و خوشمزه و دوست داشتنیه. پدرشون هم میاد بچه ها رو میبینه و زندگی خودشو داره.
من هم کالج بهم جا داد و مهد هم به ملینا جا داد حالا که همه چیز اوکی هست دو دل شدم چون این رشته و مشاغل مربوطه به اون رو دوست ندارم مثل همیشه گیر کردم که چه کنم. میام مینویسم که چرا.
دلم هنوز ایرانه و هر صبح با رویای اینکه تو خونه مامان بابام هستم چشم باز میکنم.
ضعف بعد از جراحی هم بهتر شده و نسبتا خوبم.
نتونستم بهتون زنگ بزنم منو ببخشید ولی همین که زیر آسمونی بودم که شما هم بودین کلی انرژی میگرفتم و خوشحال بودم که بهتون نزدیکتر شدم.
نگران نباشید خوبیم. میبوسمتون
اخی چقدر دلم برات تنگ شده بود.خوش برگشتی عزیزم.جات خالی بود.پرانرژی باشی.[
مرسی عزیز دلم روی ماهتو میبوسم
لاو یو
رسیدن به خیر ........
مرسی
مهسا جان خوشحالم که برگشتی به خونه و البته امیدوارم دوباره به زودی خانواده رو ببینی . همینطور خوشحالم که دوباره آپ کردی .
مرسی عزیزم .تو هم به سلامتی داری راهی میشی.بهترینها رو برات آرزو دارم
هیج جایی خونه خود آدم نمیشه
هرچند که خونه پدر و مادر یه چیز دیگه است
خوش اومدی به خونه و زندگیت..خوشحالم که سفر خوبی داشتی .چه جالب دخمل منم میره چهارم.
منتظر شنیدن حرفهات هستیم شاد باشی
سلام دوست خوبم
وب قشنگی داری
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
میتونی برای وبلاگت آدرس جدید ثبت کنی
http://s2a.ir
خداروشکرکه به همه تون خوش گذشته. مهساجون هرموقع وقت کردی از عروسکا عکس بذار دلم براشون تنگ شده. بووووووس
kheyli khosh omadaiiinnnn
سفر بخیر عزیزم.
خدا رو شکر به سلامتی برگشتی.
سفرتون بخیر وشادی
رفتن به خیر و سلامتی سلام
سلام ، رسیدن بخیر سوغاتیاى ما کجان پس؟
سلام